چرا به جرم مردان قوم لوط همه عذاب شدند؟!
چرا تمام قوم لوط به جرم همجنسگرایی مردان دچار عذاب شدند، با آنکه میان آنان زنان و بچههای بیگناه وجود داشتند؟!
آن گونه که از تعالیم اسلامی برمیآید، عذاب های عمومی ویژه افراد گناه کار نیست. منتها افراد بیگناه دچار عذاب قیامت نخواهند شد. قرآن کریم در این باره هشدار داده و میفرماید: «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّة»؛[1] و از فتنه اى پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانى از شما که ستم کردند نمی رسد (بلکه دامنگیر همه میشود).
هر گاه در جامعه اى فساد و گناه شایع شود، وظیفه مومنان است که در مقابل فساد بایستند و از آن جلوگیرى کنند. مومنان باید بدانند که خوب بودن و گناه نکردن آنها کافى نیست، بلکه باید علاوه بر اصلاح نفس خویش، در فکر دیگران هم باشند و در اصلاح جامعه اى که در آن زندگى میکنند بکوشند و این همان وظیفه امر به معروف و نهى از منکر است که دو واجب دینى است.
طبق یک سنّت الهى، هر گاه در جامعه اى فساد و گناه رواج یابد و خدا بخواهد به آن جامعه بلا نازل کند، این بلا فقط بر اهل فساد و ستمگران نازل نخواهد شد، بلکه دامن کسانى را نیز خواهد گرفت که به وظیفه تبلیغى و اصلاحى خود عمل نکرده اند و ستمگران را با سکوت خود تشویق نمودهاند. این آیه از همین سنّت الهى خبر میدهد و خطاب به مومنان می فرماید: از عذابى بترسید که فقط سراغ ستمگران از شما نخواهد آمد؛ یعنى این عذاب عمومى خواهد بود و مومنان را هم در برخواهد گرفت.[2]
چنانکه در حدیثى از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: خداوند هرگز عموم را به دلیل عمل گروهى خاص مجازات نمیکند، مگر آن زمان که منکرات در میان آنها آشکار گرد و توانایى بر انکار آن داشته باشند در عین حال سکوت کنند، در این هنگام خداوند آن گروه خاص و همه توده اجتماع را مجازات خواهد کرد. [3]
گذشته از این، در مورد زنان قوم لوط نیز باید گفت؛ آنان نیز به همجنسگرایی روی آورده بودند.
امام باقر(علیه السلام) در روایتی میفرماید: چون ابلیس دید که کارش در میان مردان پا بر جا شده، خویش را به شکل زنى در آورد و به سراغ زنان رفت و به آنان گفت: مردان شما با یکدیگر همجنسبازى میکنند؟ آنان گفتند: آرى، ما خود دیدهایم. ابلیس به زنان گفت شما هم این کار را بکنید و به آنان همجنس بازى را آموخت و زنان نیز به همدیگر اکتفا کرده و آنان نیز به همجنسبازى روی آوردند. [4]
با توجه به مقدمه ای که گفتیم مشخص می شود که کسانی که گناه می کنند و کسانی که با سکوت خود مهر تأییدی بر اعمال گناهکاران هستند در نزول بلاها با هم زیان می بینند.
وقتی سیل می آید ، همه را با هم می برد، زلزله همه خانه ها را ویران می کند، گناه و منکر مثل یک پیچک سمی است که بر تار و پود جامعه می تند و بالا می رود ، اینقدر رشد می کند که سیاهی و تباهی دامن یک اجتماع را می گیرد ، در این میان اگر کسانی همت کنند که برای قطع ریشه های گناه تبر به دست بگیرند، به یقین مانع رشد گناه در اطراف خود خواهند شد، همچون سدی باز دارنده از تخریب سیل گناه ، و اینجاست که اهمیت امر به معروف و نهی از منکر خود را به خوبی نشان می دهد .اینجا به چند حدیث در اهمیّت فوق العاده امر به معروف و نهی از منکر اشاره می کنیم .
اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در روایات
- عَنْ رَسُولِ اللّه صلی الله علیه و آله: مَنْ اَمَرَ بَالْمَعْرُوفِ وَ نَهى عَنْ المُنْكَرِ فَهُو خَلیفَةُ اللّه ِ فى أَرْضِهِ و خَلیفَةُ رَسُولِ اللّه ِ.(تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 484؛ ذیل آیه 104 آل عمران) ؛ كسى كه امر به معروف و نهى از منكر كند جانشین خدا و پیامبر در روى زمین است.
- عَنْ أَمیرِالمُومِنین علیه السلام: وَمَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَالْجِهَادُ فِیسَبِیلِ اللّه ِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْیِ عَنِ الْمُنْكَرِ، إِلاَّ كَنـَفْثَةٍ فِی بَحْـرٍ لُـجِّیٍّ. ( نهج البلاغه، كلمات قصار، 374) تمام كارهاى نیک و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون آب دهان است در برابر دریاى پهناور.
-امام باقر علیه السلام فرمودند: امر به معروف و نهى از منكر دو واجب بزرگ الهى مى باشند كه سایر واجبات با آنها بر پا مى مانند و بوسیله این دو راهها امن و كسب و كار مردم حـلال مى شود. با این دو واجب است كه داد ستمدیدگان ستانده مى شود و زمین آباد مى گردد.(وسائل الشیعه، ج 11، ص 395، ح 6)
امر به معروف و نهی از منکر برای خیلی از ما اهمیتی ندارد ، اما باید بدانیم این عمل چنان اهمیتی دارد که جهاد در راه خدا در مقابل آن هیچ است، چرا که امر به معروف و نهی از منکر به مثابه واکسیناسیون جامعه در مقابل تباهی و فساد است . اگر ما این وظیفه بزرگ الهی را جدی میگرفتیم قطعا اکنون حال دنیایمان بهتر بود.
پی نوشت ها :
[1]. انفال، 25.
[2]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج 4، ص 351، قم، هجرت، چاپ اول، بیتا.
[3]. شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق، الأرنووط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف، ترکی، عبد الله بن عبد المحسن، ج 6، ص 218، ح 17736، بیروت، موسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.
[4]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 1، ص 110- 111، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
فرآوری : محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع :
سایت اسلام کوئست
سایت ایکس شبهه
سایت دار الحدیث
سایت معارف قرآن
مطالب مرتبط:
چرا با هر بادی دینداریمان می لرزد؟!
گروه های ضد دین در شبکه های اجتماعی چه می گویند؟!
امر به معروف و نهی از منکر یعنی فضولی در زندگی افراد؟!